loading...

معنیِ نازُک. محبوب نازکننده.

بازدید : 769
دوشنبه 14 ارديبهشت 1399 زمان : 18:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معنیِ نازُک. محبوب نازکننده.

هر بار که به اشتباه شوقی در دلم رشد می‌کنه و می‌میره، یه جون از جون‌هام کم میشه. یه کم اشک می‌ریزم و سعی می‌کنم قوی باشم. امان... امان...

+ ظهر که از خواب بیدار شدم، بین خواب و بیداری، تو حالتی که واقعا نمیدونم خواب دیدن بودن یا خیال کردن یه صحنه‌هایی که بی‌اندازه براشون دل‌تنگ بودم رو میدیدم. صحنه‌های دلگرمی. هر چی که بود خیلی واقعی بود.

++ فکر کردن به هر گذشته‌ای برای من سخت و دل‌گیره. و احتمالا تا آخر عمر همین خواهد بود. کاش می‌تونستم برگردم به ابتدایی و زندگی قشنگی که داشتیم. شاید می‌شد همه چیز رو جور دیگه‌ای نوشت. چرا همیشه همه چیز فقط از دست میره؟

+++ دلم حسابی درس خوندن میخواد ولی نمیشه. چیزهای جذاب تری وجود دارن که مجال نمیدن...

4+ امان از کیفیت‌هایی که نیست... که ندارم... قابل بدست آوردنی‌ها رو باید بدست آورد هر چند دور و دیر... آنچه بدست نمی‌آید هم باید چال‌ کرد. و تامام.

5+ میدنایت ثوتزِ امشب: منظورش چه فرضیه‌هایی بود؟‌‌‌ای بابا. کاش فراموش کنم تموم شه. ولی الگوهای رفتاری به همین سو بودن. بنظرم.‌‌‌ای ذهن من. بخواب. ممنانم.

6+ مثلا بپرم به سه چهار سال دیگه.

7+ ولی در کل کاش همواره این شکلی بود و همواره بعد از این این شکلی باشه که شبیه همون فکر و تذکر روز اول فکر کنم.

8+ به شدت به وجود یک برادر در زندگیم نیاز دارم.

9+ چقدر از بعضی رفتارهای خودم در گذشته خجالت می‌کشم. و مثل ناوکی یهو میره تو مغز و قلبم و یه چیزی تیر می‌کشه و از خودم و آدم‌ها خجالت می‌کشم. نتیجه‌ی طبیعی رفتار‌ها بوده هر آنچه تجربه شده.

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 48
  • بازدید کننده امروز : 40
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 227
  • بازدید سال : 897
  • بازدید کلی : 63042
  • کدهای اختصاصی